ايواره / بوشهر خانه ، كه مهمترين مركز اجتماعي است ، ديگر در امنيت نيست و دختران كه به دنبال عشق در خارج هستند ، به دنبال اين اكسير زندگي هستند. دختران همزمان عاشق پسري مي شوند و از طرف ديگر بازتاب عدم امنيت اجتماعي را در اين كار مي بينيم كه پسر نيز با …
منبع: خبرگذاري ايواره
“خانه بدريا آل بويه” – ايواره
“خانه بدريا آل بويه” – ايواره https://evarah.ir/2021/01/خانه-بدريا-آل-بويه-ايواره/ ايواره Mon, 25 Jan 2021 23:43:52 0000 استان ها https://evarah.ir/2021/01/خانه-بدريا-آل-بويه-ايواره/
ايواره / بوشهر خانه ، كه مهمترين مركز اجتماعي است ، ديگر در امنيت نيست و دختران كه به دنبال عشق در خارج هستند ، به دنبال اين اكسير زندگي هستند. دختران همزمان عاشق پسري مي شوند و از طرف ديگر بازتاب عدم امنيت اجتماعي را در اين كار مي بينيم كه پسر نيز با …
منبع: خبرگذاري ايواره
“خانه بدريا آل بويه” – ايواره
ايواره / بوشهر خانه ، كه مهمترين مركز اجتماعي است ، ديگر در امنيت نيست و دختران كه به دنبال عشق در خارج هستند ، به دنبال اين اكسير زندگي هستند. دختران همزمان عاشق پسري مي شوند و از طرف ديگر بازتاب عدم امنيت اجتماعي را در اين كار مي بينيم كه پسر نيز با دختران مختلف رابطه دارد و از اين اعتماد و احساس خود سو ab استفاده مي كند. در عين حال ، شاهد فروپاشي نظام اخلاقي و خانوادگي در اين جامعه استبدادي هستيم …
جواد متين در يادداشتي از نمايش “خانه بدريا آل بويه” انتقاد كرد. متن كامل اين يادداشت كه نسخه اي از آن در اختيار ايواره قرار گرفته به شرح زير است:
نمايش “خانه بدريا آل بويه” به نويسندگي و كارگرداني ابوذر مختارزاده از آثار برگزيده سي و دومين جشنواره تئاتر بوشهر بود كه براي جلوگيري از شيوع ويروس كرونا در تبعيد و بدون تماشاگر برگزار شد.
ابوذر مختارزاده در تقريباً دو دهه فعاليت تئاتري در تلاش است تا به سبكي منحصر به فرد دست يابد ، همانطور كه نياز به انتخاب مضمون ، نوشتن و تفسير آثار خود دارد. او اغلب تقليد هاي نمايشي مهم در جهان را تهيه مي كند. شايد او در تلاش است تا براي اعضاي خانواده بزرگ تئاتر با اين آثار آشنا شود و يا معاني ديگري از آنها استخراج كند. اما آنچه در سالهاي اخير از اين گروه ديده ايم موفقيت در كارهاي اخير آنها است. نمايش “خانه بدريا آل بويه” نسخه يا پارادوكس ديگر نمايش “خانه برنارد آلبا” اثر نمايشنامه نويس بزرگ اسپانيايي فدريكو گارسيا لوركا است.
لوركا شاعر ، نويسنده ، نقاش ، آهنگساز و موسيقي دان اسپانيايي بود كه در سن 38 سالگي در جنگ داخلي اسپانيا كشته شد. لوركا عضوي از نسل بيست و هفتم اسپانيا بود كه سه گانه مهم “يرما” ، “عروسي خون” و “خانه برنارد آلبا” را ايجاد كرد. آثار لوركا قصد دارد نقدي بر استبداد داخلي و اجتماعي اسپانيا عليه زنان باشد. استبدادي كه به مردان اخلاقيات ، آداب ، رسوم و آيين ها را داده تا از نظر مذهبي ، معنوي و جسمي بر زنان مسلط شوند. در نمايش “خانه بدريا آل بويه” ، مانند نمايش “خانه برناردا” ، پدر خانواده مرده است و او در تلاش است تا شرايط خانه را كنترل كند و قوانين سختگيرانه اي را براي آنها وضع مي كند.
بدريا كه اكنون زني بدون برچسب است ، حتي دختران را از نواختن ساز و شادماني منع كرده و آن را نقص خواند. اين عقيم سازي و انزوا ، خودش و همه زنان جامعه او را مانند زهر عقرب در دختران تازه متولد شده خود ريخته و آنها را افسرده و منزوي مي كند. به نظر مي رسد كه گويا بدريا يك ديكتاتور ظالم است كه سرزميني سبز را لگدمال مي كند و تاريكي را گسترش مي دهد. بدريا تا آنجا پيش مي رود كه حتي درها و پنجره ها را مسدود مي كند و اجازه نمي دهد دختران با شاكيان خود ارتباط برقرار كنند. حالا چرا يك شاكي و پنج دختر بدريا؟ اين پديده در اين متن ، مانند بازي در خانه برناردا آلبا لوركا ، نشانه گوهر نادر و گمشده اي است كه همه از آن محروم هستند و زير متن ، آنها به دنبال پيدا كردن و پريدن در چنگال آن و جنگيدن براي او هستند . در اين بين ، تلاش ها و توصيه هاي خانه (جواهر) سال ها در كنار آنها زندگي مي كند و تنها راه ارتباط با خارج از اين خانه رفتن به جايي نيست.

عكس از امين چاهشوري
“خانه بدريا آل بويه” همانطور كه از نام اصلي نمايش مشخص است ، خانه برناردا آلبا با وجود نظم ظاهري آشفته و ناپايدار است. خانه ، كه بنياد و مهمترين مركز اجتماعي است ، ديگر در امان نيست و دختراني كه به دنبال عشق در خارج هستند ، به دنبال اين اكسير زندگي هستند. دختران همزمان عاشق پسري مي شوند و از طرف ديگر بازتاب عدم امنيت اجتماعي را در اين كار مي بينيم كه پسر نيز با دختران مختلف رابطه دارد و از اين اعتماد و احساس خود سو ab استفاده مي كند. همزمان شاهد فروپاشي نظام اخلاقي و خانوادگي در اين جامعه استبدادي هستيم.

عكس از امين چاهشوري
نمايش “خانه بدريا آل بويه” از ناهمگني برخي عناصر در نمايش رنج مي برد. در ابتدا بايد بگويم كه نمايش از كمبود سكوت رنج مي برد. هضم همه اين تصاوير و پردازش اطلاعات توسط مخاطب نياز به زمان كافي دارد كه كارگردان عمدا بيننده را از آن محروم مي كند. سر و صدا و چراغ هاي قوي با عكسبرداري هاي طولاني و زاويه هاي شكسته براي ايجاد جو و جو به خوبي كار مي كنند ، اما در تركيب با دود آزار دهنده ، به همان اندازه آزار دهنده است. با وجود تلاش براي سرعت و دقت در صحنه هاي حركت صحنه ، مشكل تغيير صحنه ها در اين بازي توسط ابوذر مختارزاده هنوز مشهود است. اما طراحي هوشمندانه متناسب با محتواي كار در صحنه و لباس يكي از نقاط قوتي است كه نمي توان به راحتي از آن چشم پوشي كرد. استفاده از سطح ، حجم و ارتفاع و استفاده از لوازم صحنه و وسايل بازي محاسبه شده و دقيق است. به طور كلي ، در طراحي صحنه ، هندسه خوب و جذابي را مي بينيم كه جان مي گيرد.
اما از نظر بازي ها ، علي رغم احترام زيادي كه براي همه بازيگران اين نمايش قائل هستم ، شاهد يك بازي فني و منظم نيستيم. دو بازيگري كه در نقش بدريا (زهرا احمدي) و زيور شخصيت خادم (هنگامه بهرامي) بازي كردند نمايش مناسبي را براي نقش هاي خود ارائه دادند. متناسب چون آنها درك درستي از شخصيت داشتند و انگيزه هاي مختلف لحن ، احساس و شدت بيان را ارائه مي دادند ، اما آنچه ديده مي شد هدف بازي اغراق آميز آنها در تمام لحظات نمايش بود ، كه مي تواند پديده انرژي را به هم بزند توزيع اين بازيگران و البته حتي براي تماشاگر نيز باورنكردني بود. ديگر بازيگران وقتي به دليل كمبود تجربه سعي در برقراري ارتباط با اين دو بازيگر داشتند خوشحال بودند و گفتگوي آنها و بازي يك به يك آنها را از اعتبار دور كرد.
با وجود تمام موارد ذكر شده توسط تعداد اين سطور ، اما انتخاب موضوع و لزوم پرداخت هزينه اين مطالب توسط ابوذر مختارزاده در انتقاد از فضاي موجود جامعه بسيار ارزشمند و قابل تحسين است. با آرزوي موفقيت براي چهارصندق و عملكرد خوب آنها در اين روزهاي سرد …
انتهاي پيام
منبع: خبرگذاري ايواره
“خانه بدريا آل بويه” – ايواره